
کوچینگ ، تصمیم گیری و عملکرد ، عباراتی هستند که بسیار در کنار هم و به دنبال هم استفاده می شود. حقیقت این است که این سه واژه به شدت در هم تنیده هستند . کوچینگ در واقع هنر ساختن عملکرد انسانهاست .
مدیرانی که از طریق ایجاد چالش به تشویق کارکنان خود برای تجربه اندوزی می پردازند ، از کوچینگ به عنوان یک شیوه کاربردی می توانند بهره بگیرند چرا که کوچینگ به چالش کشیدن فرد توسط خود اوست اما به بهترین و ایمن ترین شیوه . در واقع این دسته از مدیران خود تجربه استفاده از کوچینگ را دارند و از آن به خوبی بهره برده اند .
کوچینگ بدون ایجاد ذهنیت و بدون آنکه خود چشم اندازی از اعمال و افکار ارائه دهد ، افراد را وادار می کند که در اعماق ذهن خود به جستجو و کنکاش پرداخته و نسبت به آنچه که می دانند ، آگاه شوند . این هنر کوچینگ است و یک کوچ حرفه ای ، مدیران و کارکنان را در چنین موقعیت دلپذیری قرار می دهد .
تفاوت دانایی و آگاهیی نسبت به یک موضوع مانند تفاوت دیدن و درک ارتفاع است . زمانی که در یک بلندی ایستاده اید صرفا می دانید که در محل مرتفعی قرار گرفته اید اما تنها زمانی از این ارتفاع درک پیدا می کنید که از آن به پایین پریده باشید . مدیران به خصوص به دلیل موقعیت ویژه ای که دارند ، موضوعات زیادی در ذهن خود دارند که نه با کارکنان و نه با سرمایه گذاران در مورد آنها صحبت نمایند .
بنابراین این موضوع ها و راه حل ها و تصمیم های در رابطه با آنها به صورت یک بسته باز نشده در سطح ذهن آنها باقی می ماند . کوچینگ کمک می کند که این موضوع ها و راه حل ها و تصمیم های مرتبط با آنها ، مورد کنکاش قرار گرفته و درک عمیقی نسبت به آنها ایجاد شده و قدم های عملی برای آنها تعریف گردد .
روش های کوچینگ :
- کوچینگ ، ایده ها را از ذهن افراد بیرون کشیده و از مطرح کردن نظرات جدید خودداری می کند .
- کوچینگ به جای ارائه مستقیم راه حل ها ، فرد را به تفکر وا می دارد .
- کوچینگ دستوری نیست بلکه نسبت به نحوه نگاه و تفکر فرد ، انعطاف پذیر است .
- کوچ از قضاوت خودداری کرده و به افراد کمک می کند تا در زمینه های گوناگونی رشد و پیشرفت داشته باشند.
- کوچینگ مشاوره نیست و به اقدام هایی که فرد باید انجام دهد ، اقدام های جدید اضافه نمی کند .
- کوچینگ یک امر تئوریک یا تشخیصی نیست و در جلسات گفتگوی موثر و با تکرار به ثمر می نشیند .
کوچ کیست ؟
کوچ ها ، متخصصین آموزش دیده و خبره ای هستند که به شما کمک می کنند تا به آگاهی رسیده و یادگیری را درونی سازی کنید .کوچ ها راهکار ارائه نکرده و نصیحت نمی کنند . ابزارهایی که آنها استفاده می کنند بسیار بهتر است و شامل : گوش کردن فعال ، پرسیدن سوالات موثر و بازخورد حرفه ای است .
آنها به شما کمک می کنند تا پس از رسیدن به آگاهی نسبت به مسئله ، تصمیم های درستی اتخاذ کرده و گام های عملی بردارید و در این مسیر نیز شما را تنها نخواهند گذاشت . در واقع پس از اتمام جلسه کوچینگ کار شما با کوچ به پایان نرسیده و تنها نیستید بلکه همچنان کمک کوچ را به صورت حقیقی دارید . این برخلاف جلسات مشاوره است . شفافیت و ساده سازی مسائل اولین فایده کوچینگ است .
یک کوچ در عمل کارهای زیر را انجام میدهد:
- ابتدا دستور کار مراجعه کننده را دریافت کرده و به خوبی شفاف می سازد . در واقع این مراجعه کننده است که تصمیم می گیرد که هدف یا مشکلش چیست و می خواهد در جلسه کوچینگ بر چه چیزی تمرکز داشته باشد .
- به خوبی به مساله کوچینگ گوش می دهد و آن چیزی را می شنود که ممکن است مراجعه کننده خود با آنکه آن را به زبان می آورد نشنیده باشد .
- با توجه به یافته ها و شنیده های خود شروع به پرسیدن سوالات قدرتمند از مراجعه کننده می کند . کوچ هیچگاه آموزش نمی دهد ، راه کار ارائه نمی کند و توصیه نمی کند .
- در صورت لزوم به ارائه بازخورد برای بازترشدن موضوع و تمرکز بیشتر می پردازد .
- کوچ به تشویق مراجعه کننده برای تعریف اقدام می پردازد و در جلسات کوچینگ ، مراجعه کننده اقدام ، حرکت و عمل بعدی خود را مشخص می کند .
- از تغییر حمایت میکند. کوچ پیگیر یادگیری فردی، رشد و تغییر مراجعهکننده است.
کوچینگ چگونه به توسعه فردی در شرکت ها کمک می کند :
- ایجاد فهرست نیازها، انگیزه ها، خواسته ها برای کمک به فرد در ایجاد یک تغییر پایدار.
- مشاهده، گوش دادن از مراجعه کننده برای استخراج لایه های ذهنی در خصوص هدف یا مشکل طرح شده در جلسه .
- طرح پرسش های هوشمند و قدرتمند برای مشخص کردن فرآیندهای فکری شخص و شناسایی اقدامات و راه حل های عملی
- هم فکری با مراجعه کننده برای تنظیم بهتر اهداف و ارزیابی پیشرفت آنها .
- خلاقیت در استفاده از ابزارهای و تکنیک های تسهیل گری .
- تشویق به رشد شخصی و ایجاد تغییر در رویکرد و رفتار مراجعه کننده .
- خودداری از قضاوت و احترام به نظرات، سبک زندگی و آرمان های مراجعه کننده .
- تلاش برای توسعه شایستگی های فردی و کاهش وابستگی هایی که برای مراجعه کننده ارزش افزوده ایجاد نمی کنند.
- ارائه بازخورد هوشمندانه و خودداری از توصیه و ارائه راه کار .
- ارزیابی نتایج جلسات کوچینگ .
- تشویق به بهبود مستمر .
- اطمینان از تدوین صحیح نقشه راه و اقدام های عملی .
مطالب مرتبط جهت مطالعه بیشتر :
– کوفاندرها چگونه می توانند بر اختلافات خود غلبه کرده و استارت آپ را بزرگتر نمایند ؟