تیم بهتر ، رشد بیشتر
کوفاندرها چگونه می توانند بر اختلافات خود غلبه کرده و استارت آپ را بزرگتر نمایند ؟

کوفاندرها چگونه می توانند ، اختلافات خود حل کرده و استارت آپ را رونق بخشند ؟

 

چه عواملی باعث می شود مقیاس پذیری استارتاپ متوقف شود و در مورد آن چه کاری می توانید انجام دهید؟
اختلاف چیزی نیست که از چشم کوفاندر ها پنهان بماند و تجربه ای هم نیست که کوفاندر ها روزی با آن روبرو نشده و برایش به دنبال راه حل نباشند .

افزایش اندازه و مقیاس تجاری استارت آپ قطعا در مرحله ای از حیات استارت آپ ، مهمترین اولویت آن خواهد شد و همه کوفاندر ها تلاش خود را خواهند کرد . ولی آیا صرفا آگاهی نسبت به این موضوع و تلاش برای آن کافی است ؟ گاهی خود این موضوع و چگونگی انجام آن تبدیل به یکی از مهمترین اختلافات در بین کوفاندر ها می شود ، ضمن آنکه اختلافات قبلی نیز می تواند در مقیاس پذیری استارت آپ ها تاثیر گذار باشد .

اختلافات بین کوفاندر ها می تواند سریعا منجر به عدم تمرکز در کل تیم شود و همین عدم تمرکز بر روی آمارها اثر گذاشته و توجه به سرمایه گذاران را به ریسک های موجود رو به افزایش در استارت آپ ها جلب می نماید، که خود افزایش سرمایه گذاری را به خطر می اندازد . ولی به طرز عجیبی این اختلافات می توانند تبدیل به فرصت هم شوند.

چرا ؟ اختلاف کوفاندرها چه پیامی می دهد؟

 

مشارکت یا جنگ

 

نزاع یا حتی مشاجره مداوم بین بنیانگذاران ، نشانه این است که چیزی اشتباه است . مانند زمانی که بدن شما با خواب آلودگی به شما علامت می دهد که چیزی درست نیست ، حال ممکن است یک کمبود خواب ساده باشد یا علامتی از شروع یک بیماری . اگر برای مدت طولانی دائما دچار سرماخوردگی می شوید ، به جای دریافت دارو توصیه میشود سیستم دفاعی بدن را تقویت کنید تا مشکل به صورت ریشه ای حل شود .

به همین ترتیب ، اختلافات و حتی نزاع های بنیانگذاران یک استارت آپ ، غالباً نشانه ای از چیزهایی هستند که در استارت آپ به خوبی عمل نمی کند و به همین دلیل موفقیت در یک استارت آپ بدون حل اختلافات و حل اختلافات بدون ریشه یابی آنها بسیار نادر است .

اگر اختلافات حل شوند ، استارت آپ ها بسیار راحت تر به مرحله مقیاس پذیری و سپس بلوغ و … می رسند . به همین دلیل ، در حل و فص این اختلافات ، فرصتی برای بررسی مسائل اساسی ، حل آنها و بازگرداندن شرکت در مسیر سریع رشد وجود دارد .

بنابراین در اینجا نکاتی را برای رفع اختلافات بین کوفاندرها و بازگرداندن استارت آپ به مسیر رشد ذکر می کنم :
  • سعی کنید از زمان شروع کار با یک تیم کار کنید :

سوال اساسی اینجاست ؟ چرا اصلا باید از ابتدا کوفاندر ( هم بنیانگذار یا شریک کاری ) داشته باشیم ؟
قسمتی از پاسخ به این حقیقت بر می گردد که آمار و اطلاعات نشان می دهد که استارت آپ هایی که بر پایه همکاری چند نفر بنا شده اند موفق تر از استارت آپ هایی که بوسیله یک نفر و به تنهایی راه اندازی شده اند ، موفقیت کسب کرده اند . بنابراین خوب است که یک استارت آپ را به تنهایی راه اندازی نکنید . مخصوصا در فازهای اولیه راه اندازی تفاوت محسوس خواهد بود .

اگر برای بار دوم در حال راه اندازی استارت آپ هستید یا یک کارآفرین استارت آپی هستید ، احتمالا مهارت های لازم و حتی تیمی از افراد ماهر را در خدمت دارید و به کمک آنها می توانید استارت آپ را کلید بزنید . اما کارآفرین های استارت آپی معمولا کار خود را با یک تیم که حقوق و دستمزد یا شکل خاصی از سهام روی محصول دارند آغاز می کنند و لزوما به تقسیم ارزش استارت آپ به صورت 50 – 50 فکر نمی کنند .

البته برای افرادی که برای اولین بار به راه اندازی استارت آپ دست می زنند ، راه حل سریع ،بخشیدن بخش بزرگی از ارزش استارت آپ و غلبه کردن بر مشکلات به کمک کوفاندر هاست که در این صورت باید نکات دیگری مد نظر قرار داده شود .

  • رهبری را بدست بگیرید :

یکی از بنیانگذاران باید رهبری را به عهده بگیرد و تصمیم نهایی را در مورد مسائل بگیرد .
بسیار کم اتفاق می افتد که یک تیم – بطور جمعی تصمیم بگیرد که مسائل عمیق را حل کند و نسبت به آن هم موفق گردد .
این باید با یک فرد شروع شود ، کسی باید پیش قدم شود و رهبری کند. حتی اگر استارت آپ مدیرعامل نداشته باشد ، چه کسی اهمیت می دهد ، شما پیش قدم شوید و قدرت خود در تصمیم سازی را نشان دهید . در آینده شما نامزد اصلی مدیر عاملی خواهید بود .

  •  گفتگوهای اساسی را به تاخیر نیاندازید :

گفتگوی مهم چیست ؟ در بیشتر مواقع همان گفتگویی است که هر بهانه ای برای به تاخیر انداختنش خوب است !
این مکالمه ای است که همه در آن صادق هستند و کل پروژه یا حداقل روابط کوفاندرها پس از آن در تعادل قرار می گیرد .

این گفتگوها گاهی خوب پیش می روند ، اما بیشتر آنها بد پیش می روند . بنابراین از یک ترفند استفاده کنید . اطمینان پیدا کنید که همه این اجازه و اطمینان خاطر و مسئولیت را دارند که حقایق را *** وقتی می بینند *** بیان کنند. این نکته کلیدی است .

اختلاف نظر از آنجایی آغاز می شود که افراد ، وقایع مختلف را به شکل متفاوتی می بینند . اگر نظر ها در مورد واقعیت ها شفاف شود ، آنگاه اختلاف نظر ها زودتر آشکار شده و سریعتر و بهتر می توان در مورد آنها گفتگو کرد .

بنابراین به همه اجازه دهید تا بگویند چگونه واقعیت ها را می بینند. سپس خود شما بیان کنید که چگونه واقعیت ها را می بینید. این موضوع مهم است. احساسات خود را کنترل کنید . خود نیز در بیان نظر و دیدگاه تان از واقعیت ها صادق باشید و از اختلاف نظر نترسید .

  • نابرابری را بپذیرید – از مقایسه خودداری کنید :

این طبیعت انسان است که باور داشته باشید بیشتر از شرکای خود کار می کنید . بله همینطور است . همه ما همینطور فکر می کنیم . فقط باید بپذیریم که این در طبیعت انسان نهفته است .

این بدان معناست که اگر خودمان را دائما با دیگر کوفاندرها مقایسه کنیم ، همیشه احساس خواهیم کرد که ما آورده بیشتری نسبت به دیگران داشته ایم ، حتی اگر در عمل اینطور نباشد .

راه حل این است – اگر شرکا و کوفاندر ها در حال دستیابی به اهداف تعیین شده هستند که عالی است. اگر نه ، پس در مورد آن گفتگو کنید . آماده باشید تا بپذیرید که استارت آپ لزوما آنچه را که شما می خواهید انجام نمی دهد و به دیگر کوفاندرها اجازه دهید که آنها هم بتوانند به عملکرد شما نگاه کرده و آن را نسبت به اهداف ارزیابی نمایند.

  •  انرژی را اندازه گیری کنید و نه ساعت ها را :

بنیانگذاران ، مانند رهبران ، انرژی و تعهد خود را در کنار زمان خود ، سرمایه گذاری می کنند. اما اگر مجبور به انتخاب بودید ، انرژی همیشه نسبت به زمان اولویت دارد .به همین دلیل است که همیشه در مدیریت تغییرات یک تلاش اساسی برای شروع تغییر نیاز است که نیازمند انرژی است . البته ، انجام کارها نیاز به زمان دارد اما مساله همیشه زمان نیست .

با این حال ، ما به عنوان انسان ، برای اندازه گیری زمان طراحی شده ایم – مانند “من فلان قدر روز کاری داشته ام و شما فلان قدر تعطیلات داشته اید “.

در عوض ، مکالمه را به سمت انرژی ببرید و بپرسید ، چه کسی بیشترین انرژی را به این اتاق ، تیم و کسب و کار می آورد؟

و آیا شما یا دیگر کوفاندر ها برای بازیابی آن انرژی نیاز به استراحت و تعطیلات دارید ؟

  •  تمرکز را از روی ساعت ها بردارید و بر روی رشد شخصی بگذارید :

همه ما در طول یک روز 24 ساعت وقت داریم . پس چرا برخی از ما می توانیم به مبالغ هنگفتی دست یابیم اما برخی دیگر نمی توانند؟ بنابراین تفاوت چیست؟

رشد شخصی!

بنابراین ، اگر استارتاپ شما تحت استرس مزمن قرار دارد و احساس می کنید که در حال به آتش کشیدن خود هستید زیرا دیگر کوفاندر ها نمی توانند مسئولیت خود را بردارند ، یک نگاه سخت گیرانه به خود بیاندازید .

همانطور که جان ماکسول می گوید “مدیریت خوب تجربیات بد ، منجر به رشد فزاینده شخصی می شود”. خب ، در نگاه اول ممکن است که بگویید که من هم با مکسول هم عقیده هستم اما آنچه ماکسول واقعاً می گوید این است که در زمان های سخت ، مدیریت درست منجر به رشد شخصی و در نتیجه رشد کسب و کار خواهد شد . بنابراین شرکا و دیگر کوفاندر ها را سرزنش نکنید و آن را به عنوان فرصتی ببینید.

به این ترتیب ، اگر احساس می کنید که شریک کاری شما ، به تعهدات خود عمل نمی کند و کارهایش یکی پس از دیگری به سمت شما روانه می شود ، به جای استرس و بسیاری کارهای دیگر که همگی به مدیریت بد تعبیر می شوند ، به مرحله 3 برگشته و گفتگو کنید .

در هر صورت ، باید همیشه در نقطه ای در کار قرار داشته باشید که بگویید ” من خوبم ” و این نقطه با انداختن سر به پایین و نادیده گرفتن و گفتگو نکردن بدست نمی آید .

  • کمک بگیرید :

کمک گرفتن مهمترین کاری که انسان های موفق انجام می دهند و از آن مهمتر دریافت “کمک صحیح” است .
خب ، کمک صحیح چه شکلی است ؟ نمی توانم به شما بگویم! اما می توانم به شما بگویم که کمک نادرست چیست:

الف. به دنبال یک مدیر غیر اجرایی نباشید.

مدیران غیر اجرایی اغلب از سوی سرمایه گذاران تحمیل می شوند تا در همکاری با کوفاندرها از منافع سرمایه گذاران محافظت کنند . وظیفه آنها گفتگو با شما نیست بلکه گفتگو با سرمایه گذاران است . با افرادی کار کنید که با شما در مورد مسائل گفتگو می کنند و در انجام اقدامات مسئولیت بر می دارند .

دیر یا زود مدیران غیر اجرایی به نفع یکی از سرمایه گذاران شروع به لابی گری می کنند و حاشیه ، آخرین چیزی است که به عنوان بنیانگذار استارت آپ ممکن است بخواهید شاهد آن باشید .

ب- از کوچینگ کمک بگیرید .

به دنبال یک کوچ باشید تا به شما کمک کند که به طور جداگانه در مورد چگونگی حل و فصل اختلافات با کوفاندرها و یا بین آنها گفتگو کند. این رابطه اجازه می دهد که حقایق سخت به بحث گذاشته شوند و برای آنها راه حل پیدا شود . کوفاندر کوچینگ ، کمک بسیار بزرگی در جهت تسهیل ارتباطات و حل اختلافات بین کوفاندر هاست .

پ- کوچی را انتخاب نکنید که با مفاهیم استارت آپ آشنا نباشد .

شما به فردی احتیاج دارید که با فرهنگ استارت آپی آشنا باشد و بداند که اختلافات از کجا ناشی می شوند .

مقالات مرتبط با این مقاله :

منبع :

   Blog.usejournal.com

درباره این مطلب دیدگاهی ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.