کوفاندر کوچینگ

با توجه به اینکه استارت آپ، کسب و کاری است که برای رشد سریع طراحی شده است. بدیهی است که این رشد نیاز به رشد سریع هسته اولیه تیم co-founders دارد. در صورت وجود یک گایدلاین برای رشد گام به گام احتمالا استارت آپی ها ،خوشحال ترین شرکای تجاری هستند اما متاسفانه چنین گایدلاین گام به گامی وجود ندارد و در مقاطع زمانی، بنیان گذاران با چالش های مهمی مثل چرخش محصول، جذب سرمایه ، تدوین استراتژی مارکتینگ، تعیین جایگاه ، استخدام و اخراج، فروش کسب و کار ، از دست دادن مشتری و … روبرو می شوند و تصمیم های سختی میگیرند. وجود این چالشها و نحوه مواجه با آنها و روشهای مختلف حل مسئله است که موجب پیدایش چالش های ارتباطی بین co-founders میشود. وجود این مسئله سبب شده روز به روز کمک گرفتن از کوچ های حرفه ای و منتور های منابع انسانی در بین بنیان گذاران استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک و نو پا، در سطح جهان بیشتر مرسوم می شود.

بیشتر هم بنیانگذاران در مرحله ای از شکل گیری و رشد استارت آپ یا کسب و کار کوچک خود با دیگر بنیانگذاران کلیدی، چالش هایی را در روابط بین فردی تجربه کرده اند که گاه نیز بسیار جدی بوده است . آیا شما نیز تجربه مشابهی دارید ؟ تسهیل گری روابط ، فنی است که می تواند بهبود و تفاوت های بسیاری را در روابط ایجاد کند. آغاز به کار یک شرکت و رفتن از صفر به یک، خود به اندازه کافی دشوار است. آخرین چیزی که شما نیاز دارید وجود اختلاف بین رهبران استارت آپ و شرکت است که مستقیما باعث کاهش اثر بخشی و رشد می شود که متاسفانه یکی از چالشهای پیش رو است. چالش در رابطه بین بنیانگذاران یک استارت آپ یا کسب و کار نو پا یک مانع بزرگ است و البته قابل پیشگیری است و حتی می تواند به صورت کنترل شده تبدیل به یک مزیت نیز گردد. چنین مزیتی از شما یک استثنا خواهد ساخت که البته با یک تصمیم آغاز می گردد. زمانی که به تنهایی شروع به راه اندازی کسب و کار فردی یا کوچک خود میکنید، روز به روز از تعداد افرادی که بتوانید با آنها یک ارتباط واقعی داشته باشید کاسته می شود و رفته رفته افراد کمتری آنچه را که بر شما می گذرد، درک خواهند کرد. درک اینکه چقدر زندگی شغلی و فردی یک بنیان گذار می تواند چالش برانگیز باشد، آسان نیست اما به کمک یک کوچ می توان به درک عمیقی از چالش ها و مشکلات در حین وقوع آنها دست یاقت و برای آنها راه حل پیدا کرد. ضمن آنکه بسیاری از مسائل رفتاری و ارتباطی برای سال ها وجود دارند اما اهمیت خود را نشان نداده اند.

مشکلات بین بنیان گذاران استارت آپ یکی از بزرگترین دلایل عدم موفقیت کسب و کارهای نوپا محسوب می گردد. بخش بزرگی از انرژی و توجه افراد در استارت آپ ها معطوف به رشد می گردد تا زمانی که متوجه شوند رشد به دلیل مشکلات بین فردی صدمه دیده است . مشکلات در روابط بین فردی اغلب غافلگیر کننده هستند اما ریشه های مزمن دارند. در ابتدا افراد برای راه اندازی یک استارت آپ یا کسب و کار کوچک دور هم جمع می شوند چون فکر می کنند که می توانند در کنار یکدیگر این ماموریت را به خوبی انجام دهند. شرکا بر اساس ایده ها و ذهنیت های مشترک یکدیگر را انتخاب می کنند و این همان انرژی و انگیزه اولیه برای شروع کسب و کار است. اما پس از تبدیل ایده به محصول و طی کردن بخشی از مسیر رشد، اشتراک در مورد ایده های گذشته و آینده به تنهایی کار ساز نیست حتی اگر همه بنیان گذاران به خوبی توانایی کار کردن در ساختار فلت را داشته باشند. از قبل از شروع این لحظه و از این لحظه به بعد ، روابط دست مایه ذهنیت ها ، توانایی ها ، تلاش ها و شخصیت ها خواهند بود. مواردی که با تجربه ها از ابتدا در کنار اشتراکات ذهنی مد نظر قرار می دهند. کوفاندرها البته می بایست افرادی توانمند در رابطه سازی و مدیریت روابط بین فردی باشند چرا که ایشان دیگر شرکای خود را شناخته اند و باید بر مشکلات و چالش های رابطه کاری خود فائق آیند. روابط کاری بین بنیان گذاران در وهله اول می تواند به دلیل استرس ناشی از تصیمی گیری حول محورهای افزایش سرمایه ، موافقت های اصولی قانونی و حقوقی و تعریف جایگاه مدیریتی خدشه دار شود. استرس های دیگری نیز ناشی از افت درآمد، رفتن یک مشتری کلیدی و تصمیم های مهم مدیریتی مانند کوچک یا بزرگ کردن شرکت و … می توانند چالش هایی را در روابط بین شرکای تجاری به خصوص در استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک بوجود آورند. موفقیت هم می تواند منجر به استرس در شرکا شود ،وقتی که به طور ناگهانی پیشنهاد تزریق پول و سرمایه گذاری به شرکت ها می شود و پاسخگویی به سرمایه گذاران خود تبدیل به یک چالش می شود.

چالش های غیرقابل پیش بینی در روابط می توانند هر زمان پدیدار شوند. همه افراد تحت استرس متفاوت رفتار می کنند و گاهی اوقات فردی که فکر کرده اید آنقدر خوب می شناختید می تواند شما را غافلگیر کند و حتی می توانید خود را غافلگیر کنید. معمولا اولین واکنش ها، تلاش برای پشت سرگذاشتن چالش ها و نادیده گرفتن آنهاست، اما اگر سطح اعتماد شما متزلزل شده است یا احساس مشارکت شما مختل شده است ، روابط می تواند حتی بیشتر خدشه دار شود. در بسیاری از مشارکتهای تجاری ، غالباً یکی از مؤسسین تسلط بیشتری دارد ، در حالی که بنیانگذاران دیگر ممکن است احساس این را داشته باشند که شنیده نمی شوند یا به اندازه کافی به ایشان احترام گذاشته نمی شود. نتیجه این عدم تعادل باعث می شود ایده های خوب و فرصت ها از بین بروند. هنگامی که هر نوع اشکالاتی اتفاق بیافتد ، که البته اجتناب ناپذیر است ، شرکا شروع به جستجوی کسی می کنند تا سرزنشش کنند و مشاجره کردن در مورد چیزهایی که قبلاً قابل تصور نبوده، شروع می شود. کوچ کوفاندر می تواند برای بیشتر روابط تجاری سودمند باشد. هنگامی که استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک تحت تأثیر رشد بالقوه قرار دارند ، مهارت ها و بینش های جدید ارتباطی می توانند به شرکا کمک کنند تا از طریق تصمیمات درست و گاه دشوار در کنار یکدیگر کار کنند. در کنار یکدیگر می توانیم ضمن رفع و مدیریت مشکلات روابط بین فردی فعلی، نسبت به ایجاد مهارت های ارتباطی جدید و ایجاد زیر ساخت ارتباطی ، کار کنیم.

مشاوره به طور معمول در ایجاد و به کارگیری راه ها ، رویه ها و ایده های جدید در یک کسب و کار موثر است در حالیکه استارت آپ ها به ندرت به ایده های جدید و راه کارهای جدید نیاز دارند. آنها در ابتدا خیلی بیشتر از آنکه تصور کنند انعطاف پذیر و متغیر هستند. بنابراین ایجاد راه کار و ایده ها می تواند بیش از بیش استرس آور و گیج کننده باشد. وقتی استارت آپ ها با سرعت رشد می کنند نیاز دارند تا با همان سرعت اعضای تیم و محصول با تغییرات تطابق یافته و مسیر جذب سرمایه ، تصاحب بازار و تبدیل شدن به کسب و کار را طی نمایند. بعد از تبدیل شدن به کسب و کار مشاورها می توانند خدمات شایان ذکری را ارائه نمایند. به علاوه مشاوره ها دستمزدی بسیار بیشتر از کوچ ها دریافت می کنند که با در نظر گرفتن محدودیت های مالی استارت آپ ها می توان دریافت که چه میزان هزینه های یک کسب و کار نو پا می تواند افزایش یابد. اگر مشاوره را به منزله هنر آوردن مهارت های جدید به یک استارت آپ در نظر بگیریم ، می توانیم کوچینگ را به منزله هنر یکپارچه سازی مهارت های موجود با تیم تعریف کنیم. بهترین کوچ ها با پاسخ های خوب نزد شما نمی آیند بلکه با سوالات خیلی خوب به شما مراجعه می کنند. سوالاتی که پاسخ آن نزد شماست و در حیطه مهارت ها و داشته های شماست و شما صرفا به دلیل پیچیدگی ها نسبت به آنها خودآگاه نیستید.