آخرین نوشته ها
تیم سازی در استارت آپ ها به خصوص در میان مدیران اصلی یک فرآیند پیچیده و یک چالش بزرگ است .
زمان که انتخاب یک کوفاندر ، یکی از پرسشهایی که مطرح میشود این است که من چطور کوفاندر خودم را ارزیابی کنم؟
چطور متوجه شوم که کاندیای مورد نظر می تواند کوفاندر مناسبی برای من باشد ؟
و چطور متوجه شویم ما به عنوان کوفاندر میتوانیم با هم کار کنیم ؟
در این مقاله با این هدف به شما کمک می کنیم تا بتوانید پاسخ مناسبی برای خود بیابید .
تیم سازی و روابط کوفاندرها بیش از آنچه فکرش را کنید ، مهم و ضروری هستند . در پایان ، آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که در مورد شخص دیگری که با وی قصد شراکت دارید ، تا می توانید قبل از هر توافقی یاد بگیرید .
به طور خاص ، 5 موضوع اساسی وجود دارد که باید با کوفاندر آینده خودتان در مورد آنها بحث و گفتگو کنید تا بتوانید یک تیم سازی موفق داشته باشید . اگرچه صحبت کردن درباره آنها ممکن است سخت یا ناراحت کننده باشد ، اما به شما کمک می کند تا تعیین کنید که آیا فرصت مورد نظر ، همان چیزی است که شما واقعاً باید به دنبالش باشید .
1- انتظارات :
اولین چیزی که شما و بنیانگذار یا کوفاندر احتمالی و بالقوه ، خود باید تعریف کنید این است که چه کسی ، مسئولیت چه چیزی همراه با چگونگی پاسخگو بودن در برابر آن را بر عهده دارد و اگر کارهای اجرایی هر یک از طرفین بی نتیجه باشد ، چه اتفاقی خواهد افتاد. روشن کردن انتظارت یکی از دلایل موفق تیم سازی است .
اهمیت تعریف همه این موارد صریحاً با آنچه سناریوی “اتاق خوابگاه ” می نامیم ، به خوبی نشان داده شده است.
تصور کنید: سه جوان در اتاق خوابگاه خود نشسته اند. با هم ، ایده ای درخشان می سازند و تصمیم می گیرند که هرکدام یک سوم شرکت را در اختیار داشته باشند. اما هنگامی که ، به ناچار ، یکی یا دو نفر از این “بنیانگذاران” علاقه خود را از دست می دهند و وزن خود را در کسب و کار کم می کنند ، مسئولیت های آنها بر عهده یک یا دو بنیانگذار دیگر قرار می گیرد که این مساله حتما مشکل درست می کند .
واقعیت این است که ، هر ایده ای که شرکت بر آن پایه گذاری شده است ، واقعاً ارزان است. آنچه مهم است خود را صرف کار کردن ، تلاش و اقدام ها است که در طی چند سال لازم است تا ایده را به چیزی واقعی و مقیاس پذیر تبدیل کند.
و به همین دلیل است که بنیانگذاران ( کوفاندر ها ) باید در روزهای اول طرح کنند که چه کسی در این راه ، چه کاری را انجام خواهد داد – کاری که هرکدام ، برای شایستگی داشتن X درصد از شرکت خود انجام می دهند – و چه فرآیندی را برای رعایت و حفظ مسئولیت انجام خواهند داد.
این گفتگو باید ابزار ، شرایط و فرایندی را تعیین کند که نحوه برخورد با شرایطی که در آن فردی قصد خروج از کسب و کار یا پایین آوردن وزن خود را دارد ، مشخص شود .
2- برنامه واگذاری:
هر استارت آپ ، نیاز به یک برنامه واگذاری سهام دارد و این باید براساس عملکرد باشد.
بر اساس نکاتی که در قسمت اول گفته شد ، هدف نهایی مسئول نگاه داشتن هر یک از شرکا و تعیین دقیق نقش و وظایف آنهاست که منجر به پاسخگو نگاه داشتن آنها می شود . ولی اگر هر یک از کوفاندرها قبل از به عهده گرفتن چنین تعهداتی ، مالک سهام شرکت شوند این موضوع باعث دردسر خواهد شد .
اگر درصد مالکیت هر یک از مؤسسین بیش از چهار سال حفظ شود و اگر این امر به تحقق وعده های معینی وابسته باشد ، نه تنها تعهد را تشویق می کند ، بلکه باعث محافظت از همه طرف های درگیر در شرکت می شود. لازم به ذکر نیست که اگر قصد جذب سرمایه برای شرکت خود را داشته باشید ، سرمایه گذاران باهوش قبل از سرمایه گذاری به این امر حتما توجه می کنند . اینکه از ابتدا استارت آپ چند کوفاندر داشته و آیا هنوز آنها در استارت آپ مشغول هستند یا نه و اینکه به ازای سهامی که دارند چه وظایفی را به عهده داشته اند ؟
3- دستمزد :
به همین ترتیب ، شما و کوفاندران خود باید از همان ابتدا ، روشن کنید که دستمزد چگونه خواهد بود . البته این را هم باید در نظر بگیرید که سهام مالکیت هر یک از شرکا ، فقط بخشی از معادله است.
یکی از دلایلی که این امر را بسیار مهم می کند این است که جزئیات کلیدی زیادی وجود دارد که باید در ابتدا توضیح داده شوند. به عنوان مثال ، اگر یکی از بنیانگذاران پروسه فروش را مدیریت می کند ، باید تصمیم بگیرید: آیا او پورسانت هم می گیرد؟ وقتی در ابتدای امر یا در میانه راه شرکت درآمدی ندارد یا درآمدش کاهش می یابد ، دستمزد ها به چه صورت محاسبه می شود ؟ آیا طرفین با کاهش یا حذف دستمزدهای خود راحت هستند ؟
یا اگر یکی از کوفاندرها برای خود ایده مبلغی را بخواهد یا انتظار داشته باشد ، چگونه با آن برخورد می کنید . اینکه ایده خود جداگانه در ذهن کوفاندرها ارزش گذاری شود امری عادی است و البته اینکه آنها در مورد آن حرف هم نزنند امری عادی است ، مساله ای که بعدها باعث اختلافات فراوان خواهد شد .تکرار می کنم هیچ ایده ای به تنهایی با ارزش نیست اما به هر حال در مورد آن صحبت کنید .
4- فهم عمیق از یکدیگر :
اجازه دهید روی این موضوع پافشاری کنم که مهمترین قدم در راه اندازی کسب و کار ، درک واقعی از شریک بالقوه شماست ، زیرا او شخصی است که برای 5 تا 10 سال آینده با وی همکاری نزدیک خواهید داشت. این یکی از مهمترین سرمایه گذاری های شخصی است که تاکنون انجام داده اید.
فهم یک شریک بالقوه چیزی بیشتر از چند ملاقات حضوری و خوردن قهوه با یکدیگر است . البته نوشیدن قهوه و چند گفتگوی اولیه در برقراری یک فضا و اتمسفر ارتباطی لازم است ، اما به یاد داشته باشید که فهم شما از طرف مقابل یعنی با تخصص و مهارت های او آشنا شوید ، انگیزه ها ، شخصیت ، هوش و اولیویت هایش را بشناسید ، اطرافیان و خانواده و دوستانش را بشناسید .
هدف این است که بدانید شریک بالقوه شما یا افراد بسیار نزدیک به او چگونه فکر می کنند ، احساس و رفتار می کنند.
هر چقدر که این کار سخت باشد ، آن را انجام دهید چرا که با انجام این گفتگوهای دشوار ، شما قبل از روز واقعه ، خواهید دید که چگونه شریک بالقوه شما مذاکره می کند ، چگونه عقاید خود را ابراز می کند ، چه چیزی برای وی ارزش است و از همه مهمتر اینکه ، آیا کسی هست که بخواهید برای 10 سال آینده ، هر روز او را ببینید .
5- وقت بگذارید :
برای انجام آنچه باید انجام دهید 100 دردصد وقت بگذارید و بدون وقفه . انجام این کارها واقعا وقت گیر است . بنابراین از افرادی شروع کنید که آشنایی قبلی با آنها دارید و از نظر ذهنی با آنها راحتتر هستید . اگر هم اکنون شریکی دارید که از نظر ذهنی آمادگی بیشتری جهت قبول چنین چالشی است ، این مسئولیت را به او وا بگذارید . خود در مراحل بعدی و به آرامی وارد این فرآیند شوید .
در پایان ، آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که در مورد شخص دیگری که با وی قصد شراکت دارید ، تا می توانید قبل از هر توافقی یاد بگیرید . این باید زمان ببرد.
هر کس می داند که برای چند جلسه اولیه چه بازی را باید پیش بگیرد و اینکه همیشه در ابتدای هر امری هیجان زیاد است اما این هیجان مانند گرد و غباری باید از روی حقیقت کنار برود تا شما بتوانید شریک آینده کاری خود را به خوبی بشناسید و خود را نیز به خوبی به او معرفی کنید .
باید مطمئن شوید که تمام اطلاعات و زمان لازم برای تصمیم گیری را در اختیار دارید. هیچ چیز مهمتر از موفقیت بالقوه شرکت شما در این راه نیست.
منبع :
مقالات مرتبط :
– تاثیر استرس بر روی کوفاندرها – شرح یک تجربه واقعی
– تسهیل گری چیست و چطور می تونیم این مهارت را کسب و این نقش رو به تیمهامون اضافه کنیم؟
