معرفی کتاب قدرت عادت نوشته چارلز داهیگ

اجازه دهید گفتگو درباره قدرت عادت را با این مثال شروع کنیم : دوماهی جوان در آب شنا می کردند. ماهی پیری به آنها رسید و گفت سلام بچه ها آب چطور است ؟ دوماهی جواب دادند آب دیگر چیست؟

آب عادتهای ما هستند انتخابهای بدون فکر و تصمیم های مشاهده ناپذیری که هر روز محاصرمان می کند و اگر به آنها نگاه کنیم  قابل مشاهده می شوند.

در دهه اخیر درک ما از عصب شناسی و روان شناسی عادت ها و روش کارکرد الگوها در زندگی ، جامعه و سازمانها پیشرفت کرده است . اکنون می دانیم که چرا عادت ها شکل می گیرند ، تغییر می کنند و نسبت به ساز و کارش آگاهی داریم .

وقتی یک عادت شکل می گیرد، دیگر مغز در تصمیم گیری مشارکت و فعالیت نمی کند.  در واقع عادتها قدرتمند اما ظریف هستند و می توانند خارج از آگاهی ما صورت بگیرند. یا به صورت ارادی طراحی شوند. عادات اغلب بدون اجازه ما رخ می دهند اما می توان با تغییر بخش هایی، آنها را تغییر داد.

واقعیت آن است که بیشتر از آنچه متوجه باشیم در زندگی ما تاثیر دارند .عادتها هیچگاه از بین نمی روند آنها در ساختار مغز ما رمزنگاری می شوند . مشکل اینجا است که مغز ما نمی تواند بین عادت خوب و بد تفاوت قائل شود.

حتی وقتی عادت بدی داشته باشید ، همیشه وجود دارد و به دنبال سرنخ و پاداش است. اما اگر بیاموزیم جریان های عادی عصب شناسی ایجاد کنیم که بر رفتارهای قبلی چیره شوند و اگر بر حلقه عادت تسلط یابیم ، می توانیم آن تمایلات بد را پس بزنیم

وقتی این جملات را در کتاب قدرت عادت می خواندم درک بهتری از چالشهای مراجعانم داشتم.

در واقع بخش بزرگی از چالشهای مراجعانم در زندگی حرفه ای و شخصی  از این جنس است که

• می خواهم تغییر کنم.
• می خواهم مسیر جدیدی را شروع کنم.
• می خواهم مهارت جدیدی را به خودم اضافه کنم

ولی ………………………..

بارها سعی کرده ام اما تا بحال موفق نشده ام

پرسشی که مطرح می شود این است که چطور در پی اینهمه تلاش بازهم موفق نشده ایم ؟

پس از مطالعه این کتاب دریافتم یکی از علتهای عدم موفقیت  مانعی به اسم ((عادت ))است .

بر اساس بررسی دانشمندان؛ عادتها به این دلیل شکل می گیرند که مغز مدام به دنبال راههایی برای ثبت فعالیتها است. مغز می کوشد همه فعالیتهای روزانه را به عادت تبدیل کند. چون عادتها از سرعت فعالیتهای مغز می کاهند. مغز کارآمد اجازه میدهد به کارهای روزمره فکر نکنیم و انرژی ذهنی را به اختراع نیزه و سیستم آبیاری  و…. اختصاص دهیم.

وقتی یک عادت شکل می گیرد، دیگر مغز در تصمیم گیری مشارکت و فعالیت نمی کند. یا بر وظایف دیگر تمرکز نمی کند. بنابر این تا زمانی که به طور مشخص با عادت مبارزه نکنید و روال عادی جدیدی جایگزین نکنید به صورت غیر ارادی از این الگو استفاده می شود.

خبر خوب آن است که ما اکنون می دانیم چطور آنها (عادت ها )را بشکنیم و دوباره برای رسیدن به اهداف خود بازسازی کنیم.

پرسش دیگری که مطرح میشود این است که آیا به تنهایی امکان دارد بتوانیم عادت های خودمان را تغییر دهیم و یاعادتهای دیگری جایگزین کنیم؟

به عنوان کوچ باوردارم که انسانها می توانند بهترین خودشان باشند. می توانند هر تغییری را در ذهن خود ایجاد کنند، و بارها تجربه کرده ام همراهی با کوچ می تواند مسیر را هموارتر کند.

چرا با کوچینگ تغییر و یا ایجاد عادت جدید هموار تر است ؟

نخست آنکه ، برای موفقیت در این مسیر نیاز به آگاهی داریم. آگاهی از اینکه ما به چه چیز عادت داریم و قدرت عادت چیست.

رسیدن به آگاهی و شناخت کامل از موضوع در کوچینگ اتفاق می افتد. یعنی من  به عنوان مراجع می توانم نقاطی از خود را ببینم که در ناخودآگاه من بوده و اکنون در  مسیرکوچینگ در خودآگاه من قرار گرفته است. پس از مرحله آگاهی، است که می توانیم برای ایجاد یا تغییر عادت خود اقدام کنیم .

دوم ، با کوچینگ  راحت تر می توانیم چارچوب عادت ،که شامل موارد زیر است  را شناسایی ، طراحی و اجرا کنیم

• شناخت جریان عادی
• آزمایش پاداش ها
• تشخیص سرنخ
• داشتن برنامه

سوم  ؛ کوچ در کنار شما قرار می گیرد تا گام به گام این مسیر را طی کنید .  بی شک مسیر طولانی است و برای این کار به باوری قدرتمند نیاز دارید. باوری که کوچ دارد این است که، هر کسی میداند چطور بهترین خودش باشد. هر کسی می تواند بهترین خودش باشد. کوچ شما را همراهی می کند تا بتوانید باور خود را بسازید.

اگر باور کنید ، می توانید تغییر کنید و آن را به عادت تبدیل کنیدو از قدرت عادت به نفع خود استفاده کنید.تغییر به حقیقت می پیوندد. قدرت عادت ، درک این مسئله است که عادتها را خودتان انتخاب می کنید. زمانی که انتخاب امری غیر ارادی شد نه تنها واقعی است بلکه اجتناب ناپذیر می شود و به طور مقاومت ناپذیری ما را به سمت سرنوشتمان حال هر چه باشد می برد.

چهارم،  با کوچینگ می توانید عادتهای خود را انتخاب کنید و قدرت تغییر سرنوشت را به دست می گیرید. این انتخاب بر پایه شناختی است که از ارزشهای خود در طول مسیر به دست می آورید. این ارزشها می توانند در شما اشتیاقی بوجود بیاورند تا بر پایه آن قدرت اراده در  شما  تقویت شود و بتواند موانع را پشت سر بگذارید و دست به اقدام بزنید.

برای احترام به نویسنده مطالبی که مستقیما از کتاب نقل شده را هایلات کردم.