تیم بهتر ، رشد بیشتر
تیم سازی و کار تیمی بهتر با استفاده از مفهوم MVP

چگونه با استفاده از مفهوم MVP ، تیم سازی بهتری داشته باشیم ؟

 

تیم سازی و MVP چگونه به یکدیگر مرتبط می شوند ؟

وقتی که در مورد MVP می شنوید، احتمالا بلافاصله به این فکر می کنید که آن را به خوبی، به عنوان یکی از مفاهیم پایه ای استارت آپ ها می شناسید. مطمئنا همینطور است!! اما امروز می خواهم با شما در مورد این صحبت کنم که چطور می توانید از مفهوم MVP برای پیاده سازی در مسائلی غیر از محصول بهینه کمینه استفاده کنید.

می خواهم با شما یک فریم ورک را به اشتراک بگذارم که با استفاده از آن می توانید حتی کارها و وظایف بزرگ رادر یک تیم کوچک پیاده سازی کنید و کار تیمی را به بهترین حالت خود برسانید. به دلیل عملکرد ضعیف بعضی از استارت آپ ها که احتمالا دیگر نامی از آنها نیست، گاها MVP در میان کاربران حرفه ای و استارت آپ ها به عنوان یک محصول سریع، توام با خطاهای بسیار شناخته شده است که کاربران باید برای پذیرفتن آن فداکاری کرده و وقت ارزشمند خود را برای رفع خطاها و کامل شدن آن صرف نمایند و ضمنا به آن وفادار نیز باشند.

ولی نگاه بهتری در استارت آپ های موفق چه داخلی و چه بین المللی به MVP وجود داشته است و آن اینکه به جای ساختن یک محصول و دعا کردن برای اینکه کاربران آن را دوست داشته باشند، با استفاده از MVP ، تیم محصول به صورت فعال با مشتری ها و کاربران ارتباط گرفته و همکاری سازنده برقرار می کنند.

تیم محصول به کاربران یک محصول بدون خطا که فقط روی یک ویژگی اصلی برای حل مشکل اصلی کاربران تمرکز دارد، می دهند و هیچ امکانات اضافه دیگری در آن قرار نمی دهند و در صورتی که کاربران این راه حل را برای حل مشکل خود پذیرفته و دوست داشته باشند، با کمک آنها نسبت به انواع اصلاحات و چرخش ها در امکانات و ویژگی های محصول اقدام می کنند تا اینکه محصول به ورژن نهایی خود نزدیک شده و استارت آپ از صفر به یک برسد و مراحل تبدیل شدن به یک کسب و کار سود ده را طی کند.

همانطور که Eric Ries نویسنده کتاب نوپای ناب گفته است : ” این یک تجربه در راه بهترین شدن است “.

 

استعداد و تجربه

به همین دلیل است که می بایست مفهوم MVP را در محیط کار خود و در کار تیمی و تیم سازی به کار بگیرید. این مفهوم حتی در پروژه های کوچک شخصی در منزل هم کاربرد دارد.

کلید اصلی این مفهوم، بازسازی رابطه همکاری بین همکاران و ذینفعان است. بین دو همکار، بین کارمند و رئیس، بین همسران، بین دوستان و … . در اینجا شما تولید کننده داده های اولیه یا محصول اولیه یا برنامه اولیه و همکاران شما مشتری یا کاربران آن برنامه یا داده ها یا محصول هستند.

اگر داده ها و ایده ها را با آنها به اشتراک بگذارید و از آنها بازخورد بگیرید ، آنگاه می توانید مطمئن باشید که پروژه شما در مسیر درست خود قرار داشته و به شما و شرکت شما ارزش می افزاید . ضمن آنکه به ساده ترین شکل ممکن کار تیمی و تیم سازی را در بهترین شکل خود انجام داده اید.

 

آیا فکر می کنید که نوابغ تنها کار می کنند؟ در اشتباه هستید

 

بیشتر مردم وقتی به واژه نابغه فکر می کنند ، یک دانشمند بسیار باهوش که در یک اتاق در بسته برای مدت طولانی و به تنهایی کار می کند، را تصور می کنند. ولی بر اساس یک پژوهش در دانشگاه کمبریدج ، این تصور تنها یک خیال است.

در این مقاله گفته شده است که : هیچ فردی نمی تواند روی یک نیمکت بنشیند و وجود بوزون هیگز را خنثی کند. این کشف، تیمی از محققان از سراسر جهان را به خود اختصاص داد. پیشرفت علمی برای یک نفر آن هم به تنهایی بسیار پیچیده است. چنین کشفی نتیجه همکاری متخصصانی است که با یکدیگر کار می کنند ، ایده های خود را به اشتراک می گذارند و استراتژی های یکدیگر را مورد نقد و بررسی قرار می دهند.

افراد زیادی با داشتن چنین توهمی از نابغه بودن، در محیط کار، انرژی خود را هدر می دهند. آنها یک ماموریت یا وظیفه یا پروژه جدید را دریافت می کنند و بلافاصله در دفاتر خود ناپدید می شوند ، فکر می کنند که یک هفته بعد با جواب کامل برای حل کامل مشکل می توانند آفتابی شوند.

اما بیشتر اوقات ، آنها با عنوان یک شخص ساده و معصوم بیرون می آیند در حالی که هیچ مشکلی را حل نکرده اند و فقط وقت همه را هدر داده اند. این طور نیست که این افراد فاقد مهارت باشند، آنها فقط در مورد پیچیدگی مساله ای که به ایشان واگذار شده، تخمین نادرستی داشته اند. در ذهن آنها یک مسیر ساده برای موفقیت وجود دارد، یک خط صاف از A تا B – و تمام کاری که باید انجام دهند دنبال کردن آن است.

از نقطه ای به نقطه دیگر

همه چیز ، در واقعیت ، همیشه بسیار پیچیده تر است ، به خصوص وقتی صحبت از استارتاپ ها می شود. مهم نیست که چقدر مطمئن هستید که یک پروژه باید چه مسیری را طی کند، همیشه احتمال دارد که پروژه در جایی کاملاً متفاوت تمام شود. شما در واقع با پیچ و تاب های بی شماری از A به Z می روید و به هم می پیچید.

همین کار در استارت آپ ها را بسیار هیجان انگیز کرده است. مطمئناً اینکه ندانیم چه چیزی در آینده در انتظارمان است، ترسناک است. اما این همچنین بدان معنی است که در هر لحظه یک چیز عالی در این گوشه و کنارها در انتظارمان است.

در مورد Slack فکر کنید – بنیانگذاران آن تصمیم گرفتند یک بازی آنلاین را بسازند و با یک برنامه پیام رسان بسیار محبوب به کار خود پایان دادند. اما برای دستیابی به چنین نتایج خوبی، به هم تیمی خود نیاز دارید تا در این مسیر با شما حرکت کند و در این تغییرات بزرگ یاری گر شما باشد.

 

چطور می توانیم MVP را در هر چیزی به کار ببریم :

 

شرکت های نوپا برای موفقیت باید با همه کار کنند. اما حتی زمان که دیگران در مورد تیم سازی سخنرانی می کنند و از آن به عنوان یک موهبت بزرگ یاد می کنند، می دانند کار تیمی و تیم سازی به صورت یک شبه، خود به خود و با جادو اتفاق نمی افتد.

برای ایجاد آن نیاز است که همگان خود را صرف آن کرده و فرهنگی ایجاد کنیم که کارکنان برای گرفتن کمک و همکاری ترسی نداشته باشند. اجازه بدهید یک مثال بزنیم :

بیایید فرض کنیم که شما در حال بازاریابی هستید و مدیرعامل شرکت شما وظیفه و ماموریت بزرگی به شما در یک هفته محول می کند: نحوه ایجاد یک داشبورد تحلیلی که تمام کانالهای بازاریابی دیجیتال شرکت را کنترل کند.

  • با پرسیدن سوال شروع کنید : این داشبورد به چه مواردی نیاز دارد؟ مهمترین آماری که ترافیک بازاریابی در کانال های دیجیتال را نمایش دهد، کدام است؟

 

  •  لیستی از اطلاعاتی که به سوالات بالا پاسخ دهد ایجاد می کنید، آن را در یک فایل اکسل وارد می کنید و به همین سادگی شما یک MVP دارید. به خاطر داشته باشید، این حداقل کار است، بنابراین نیازی نیست تا تمام اطلاعات ممکن ، همه نمودارها ، برنامه ، راه حل های نرم افزاری موجود و … در آن وجود داشته باشد. این لیست می تواند در یک روز کاری ایجاد شود.

 

  • حالا مهمترین قسمت : نیاز است تا لیستی که تهیه کرده اید را با همکاران خود در قسمت های مختلف و در واحد مارکتینگ به اشتراک گذاشته و از آنها فیدبک بگیرید. هر یک از افراد می توانند از جنبه های مختلف به صورت تخصصی به این لیست نگاه کرده و به شما در کامل شدن آن کمک کنند. اگر به این چرخه feedback در طول یک هفته ادامه دهید، پروژه شما به بهترین شکل ممکن بهبود می یابد و در نهایت شما یک داشبورد تحلیلی را که می تواند نیازهای مدیر عامل و بخش مارکتینگ و چه بسا همکاران دیگر در بخش مارکتینگ و .. را نیز براورده نماید، دارید.

 

سه شیوه ای که MVP می تواند به تیم سازی و کار تیمی کمک کند :

 

یک – بهترین راه حل مشکلات بزرگ ، تجزیه آنها به موارد کوچکتر است.

حتی ناسا نیز با همین شیوه کار می کند. آنها هر مأموریت را به یک سری اهداف کوچک تجزیه می كنند. هر آیتم در نمودار زیر بخشی از مأموریت كلی است كه به نوبه خود بیشتر تجزیه می شود. تیم ها می توانند قبل از آنکه کل عملیات به خطر بیافتد، بر روی وظایف قابل کنترل متمرکز شوند و مسائل را حل کنند.

کوچک کردن برنامه کاری

 

این کاری است که MVP انجام می دهد – این پروژه بزرگ شما را به یک سری نسخه های کوچکتر تبدیل می کند که از پایین به بالا کامل می کنید.

در هر مرحله از راه ، بازخورد شما از بقیه اعضای تیم، به شما می گوید که چه چیزهایی باید بهبود یابد. به تمام تفاوت های ظریف پروژه داشبورد که ممکن است در کار شما اتفاق بیافتد فکر کنید اگر کسی به شما بازخورد ندهد.

به عنوان مثال ، شما ممکن است داشبورد را با توجه به میزان درآمد زایی هر کانال دیجیتال در بازاریابی تنظیم کرده باشید، در حالی که مدیرعامل فکر کند نرخ تبدیل از طریق هر کانال یک معیار مهم تر است و بر عکس. اگر قبل از آنکه زمان یک هفته ای شما به پایان برسد این پروژه را MVP کرده بودید می توانستید زودتر نظر مدیر عامل را شنیده و احتمالا متوجه اختلاف نظر خود یا تیم فروش با وی شوید و زودتر بر سر این مساله بحث و بررسی داشته باشید.

اما شما بعد از صرف زمان یک هفته ای چیزی که می شنوید این است : ” این چیزی نیست که من می خواستم” و اکنون باید دوباره شروع کنید.

 

دو – هر چه نیروی ذهنی بیشتر باشد، بهتر است :

علم و تجربه نشان می دهد که تیم ها در زمان کمتری نسبت به افراد به نتایج بهتری در حل مسئله می رسند.

به عنوان مثال ، تیمی از روانشناسان در دانشگاه ایلینویز دریافتند که، تیم هایی متشکل از 3 تا 5 نفر از اشخاص در حل مشکلات مربوط به رمزگذاری داده ها به طور قابل توجهی سریعتر از حتی افراد با بالاترین عملکرد و ضریب هوشی بودند.

ممکن است فکر کنید که اعضای گروه هر یک به تنهایی کاری را انجام داده اند، اما این مطالعه نشان داد که آنها موفق شدند، زیرا توانستند ” با یکدیگر برای رسیدن به پاسخ های درست همکاری کنند، رد پاسخ های نادرست را بگیرند و پردازش موثر اطلاعات داشته باشند”.

جالب این که گروه های دو نفره تا این دستاورد نداشتند و هر چه تعداد نفرات در گروه بیشتر بود نتایج بهتری بدست آمد. تیم ها با جستجوی ایده ها پرداخته و راه حل های جدید را مرتبا با یکدیگر به اشتراک می گذاشتند تا اینکه مشکل سریعتر حل شود.

هنگامی که شما یک تیم از افراد با استعداد و متخصص که همکاری و کار تیمی و تیم سازی را بلد هستند گرد هم می آورید، آنها از یکدیگر تغذیه می کنند. ایده های بزرگتری به استخر ایده ها اضافه می کنند و برای رسیدن به بهترین نتیجه به صورت جمعی تلاش می کنند و نه فقط برای کشف راه حل هایی که کار می کند بلکه برای کنار گذاشتن راه حل هایی که کار نمی کند نیز سریعتر هستند.

 

سه – اخلاق جمعی نیز بهبود می یابد :

پژوهش ها نشان می دهد که که یک فاکتور بسیار مهم در اخلاق جمعی، فرصت برای تاثیر گذاری مثبت در جمع است.

در کمال تعجب ، میل به پیشرفت در رسیدن به اهداف و کمک به ارزش های واقعی سازمان در هنگام ایجاد انگیزه در محیط کار، از پول بیشتر است. به کمک این شیوه جدید، می توانید فرصت های بیشتری برای تاثیر گذاری مثبت در جمع و ایجاد حس همکاری در کمک به افزودن بر ارزش های سازمانی و انگیزه سازی ایجاد کنید.

با این روش یک محیط پیشرفت گرا جایگزین یک محیط صرفا نتیجه گرا می کنید جایی که در آن کارکنان برای پیشرفت بیشتر نتایج بهتری بدست می آورند. تمام افرادی را که در ایجاد آن داشبورد تحلیلی حضور داشتند را به یاد بیاورید و اینکه بعد از ایجاد داشبورد نیز تا چه میزان همکاری خواهند کرد.

این فریم ورک مانند استروئید در کار تیمی و تیم سازی عمل می کند. به همه افراد شانس موثر بودن می دهد، آن هم در کمترین زمان که به معنی صرفه جویی بیشتر و درآمد بیشتر مخصوصا برای استارت آپ هاست.

با این روش همه دست ها و مغز ها بر روی یک میز قرار می گیرد و این همان چیزی است که قرار است یک استارت آپ باشد. به جای آنکه نوابغ در اتاق های دربسته و میزهای کاری خود به تنهایی به حل مسائل بپردازند که ممکن است نهایتا ذره ای مورد توجه کاربران قرار نگیرد، در کنار یکدیگر در زمان کمتری و با سرعت بیشتر و به نحوه موثرتری به عملی کردن ایده ها مشغول شده و مطمئن می شوند.

این فریم ورک یک میانبر نیست بلکه یک روش نوین کار تیمی و تیم سازی است که در وهله اول با فرهنگ استارت آپی هماهنگ است و در وهله بعدی برای تمامی سازمان ها و تیم های دیگر نیز کاربردی است.


من مهدیه طباطبایی به عنوان منتور منابع انسانی و کوفاندر کوچ، در حال کمک به استارت آپ ها برای تیم سازی موثر تر و ایجاد روابط کاری بهتر در میان آنها هستم . امیدوارم این مقاله برای شما چه به عنوان کارمند یا به عنوان کوفاندر یا مدیر مفید بوده باشد و در صورتی که نیاز به اطلاعات بیشتر یا کمک من برای تیم سازی داشتید می توانید با من تماس بگیرید.

اگر مایل هستید تا در مورد تیم سازی بیشتر بدانید توصیه می کنم مقاله های زیر را نیز مطالعه کنید :

تیم سازی چیست ؟

منتورینگ منابع انسانی چیست ؟

درباره این مطلب دیدگاهی ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.