
کتاب با یک فرضیه شروع میشه
فرضیه ای که معتقد است توانایی انجام کارهای عمیق به طور فزاینده ای در حال کمیاب شدن و دقیقا به صورت همزمان،به طور فزاینده ای در حال ارزشمند شدن است در نتیجه افراد کمی که این مهارت را پرورش میدهند و سپس آن را محور اصلی کار خود قرار می دهند پیشرفت خواهند کرد.
درادامه این کتاب به دو دلیل برای اهمیت و تاثیر انجام کار عمیق پرداخته می شود:
اول اینکه کار عمیق مهارتی است که امروزه ارزش زیادی داره،
چون ما در دوران اقتصاد اطلاعاتی زندگی می کنیم information economy که وابسته به سیستم های پیچیده ای که به سرعت در حال تغییر هستند.بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصاد باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم نیاز به کار عمیق دارد.
دلیل دوم این است که اگر بتوانید چیز مفیدی خلق کنید،دسترسی به مخاطب آن اساسا بدون محدودیت است از سوی دیگر اگر چیزی که تولید می کنید متوسط باشد به مشکل برمی خورید زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت،برای مخاطبان شما بسیار آسان است . برای موفقیت باید بهترین چیزهایی که می توانید را تولید کنید ،امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
با رویکرد منابع انسانی و به عنوان کسی که در کنار رشد کسب و کارها هستم می تونم این دلائل رو اینطوری تعبیر کنم که اگه قراره از سایرین متمایز باشیم، اگه قراره تو بازار سخت رقابت کنیم، اگه به عنوان یک متخصص می خواهیم بهترین باشیم، اگه دنبال فرصتهای کاری بهتر هستیم، داشتن مهارت کار عمیق می تونه نقطه قوت ما به حساب بیاد و آورده های زیادی رو برایمان داشته باشه.
توی این کتاب نویسنده از عبارت هایی استفاده می کنه که بسیار توجه رو به خودشون جلب می کنه :
یکی ازاون اصطلاحات ( حواس پرتی ) است . نویسنده معتقد است در دنیای کنونی عوامل حواس پرتی زیاد هستند و به نوعی ما به اونها عادت هم کردیم و خیلی جاها به اشتباه تبدیل به معیارهای توانمندی ما شده.
یکی از اون عبارتها attention residue یا پسماند توجه است یعنی زمانی که در حال سویچ های زیادی هستیم عملا بخشی از تمرکزمون رو در بین کارها جا می گذاریم و این تاثیر زیادی بر کم عمق شدن کارها می گذارد.
در ادامه مثالهای زیادی از افراد سرشناس در دنیا آورده میشود که علت موفقیت آنها انجام کار عمیق بوده.
و در بخشهای دیگه برای ارائه راهکار به استراتژی زیر برای افزایش کار عمیق در زندگی روزمره می پردازد.
1- درباره روش عمیقتان تصمیم بگیرید
2- روش رهبانی در زمان بندی کار عمیق
3- روش دومودی در زمان بندی کار عمیق
4- روش ریتمیک در زمانبندی کار عمیق
5- روش روزنامه نگاری در زمانبندی کار عمیق
6- ایجاد روال کاری خودتان
تجربه شخصی من در طول مدت مطالعه کتاب برای خودم جالب بود.به راحتی متوجه شدم عوامل حواس پرتی های محیطی من تا چه میزان گسترش پیدا کردند. متوجه شدم علت کم داشتن زمان برای انجام کارها کجا است و دریافتم تاچه میزان به کار عمیق نیاز دارم.
این کتاب رو به همه کسانی که
1- احساس می کنند زمان برای انجام کارها ندارند؟
2- از خود می پرسند چرا کارهایم نتیجه نمیدهد ؟
3- دنبال موفقیت بیشتر هستند ؟
پیشنهاد می دهم.