تیم بهتر ، رشد بیشتر
کوچینگ امکان مقابله با استرس در محیط کاری را دارد؟

کوچینگ برای مقابله با استرس در محیط کاری چه کاری می تواند انجام دهد؟

 

کوچینگ به طور فزاینده ای توسط شرکت های کوچک و بزرگ برای بهبود عملکرد و انطباق با تغییرات سریع پیش روی کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. اگرچه معمولاً کوچینگ به عنوان ابزاری برای کاهش استرس تصور نمی شود ، اما مطالعات اخیر نشان داده اند که می تواند به صورت غیرمستقیم بسیار مفید باشد.

 

کوچینگ می تواند یک منبع کشف نشده برای کارفرمایان ، جهت بهبود سلامت روان باشد؟

 

استرس در محیط کار

 

در زمینه کوچینگ و استرس ، تحقیقات کمی  انجام شده است ، اما آنچه که به آن اشاره شده است قطعا باید مورد توجه قرار گیرد. طبق گزارش واحد اجرایی بهداشت و ایمنی انگلستان HSE ، بیش از نیم میلیون نفر در بریتانیا در حال حاضر استرس ناشی از کار را در سطحی که معتقدیم آنها را بیمار می کند ، تجربه می کنند و این روند رو به افزایش است .

می توان روند مشابهی را نیز برای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته تصور نمود. استرس از نظر اینکه موجب کاهش بهره وری ، افزایش غیبت کارکنان و اختلال در کسب و کار می شود اهمیت دارد.

به تازگی در کشورهای پیشرفته دو موضوع مهمترین دلیل ترک کار توسط کارکنان بوده است :

  1.  استرس ناشی از کار بیش از حد
  2. عدم دریافت خدمات کافی کوچینگ

استرس :

 

استرس از آن دسته واژه هایی است که به اشکال گوناگون تعریف شده است. اولین روانشناسان آن را به عنوان یک واکنش فیزیولوژیکی فردی توصیف کرده اند (محرک-پاسخ) .

رویکردهای امروزی بیشتر بر ماهیت فرآیند استرس تأکید می کنند و نشان می دهند که استرس بیشتر ناشی از عدم تعادل بین کارکنان و محیط کار آنها است.

واحد اجرایی بهداشت و ایمنی انگلستان، استرس را اینگونه تعریف می کند:

 

“واکنش منفی مردم به فشارهای بیش از حد یا انواع دیگری از تقاضا که بر روی آنها اعمال می شود”

 

در حالی که دیگر روان شناسان بیشتر از رویکردهای شناختی تر حمایت می کنند و میزان درک افراد از استرس را برجسته کرده و مهم می دانند. این رویکرد وقتی به کوچینگ فکر می کنیم ارتباط بیشتری پیدا می کند، از آنجا که استرس را اینگونه تعریف می کند:

 

“استرس وقتی رخ می دهد که فشار درک شده توسط فرد از توانایی او برای مقابله بیشتر باشد”.

 

کوچینگ :

 

کوچینگ در محیط کاری به شکل متنوعی به کار گرفته می شود. مدل های کوچینگ با توجه به نوع آموزش ، ترجیحات مدیریتی و پیشینه کسب و کار متفاوت هستند، اما بیشتر کوچینگ یک فرایند مشارکتی است که عملا مبتنی بر اشخاص و محدود به آنهاست و شامل برنامه ریزی عملی ، تعیین هدف و دستیابی به نتایج واضح است.

مهارت های کوچینگ شامل گوش دادن فعال ، پرسیدن سؤال هدفمند و ارائه بازخورد مفید و هدفمند هستند . مراجع یا coachee مسئولیت پیشرفت در دستیابی به اهداف مشخص را بر عهده دارد.

 

در اصل ، کوچینگ فرایندی است برای تجهیز افراد به ابزارها ، اعتماد به نفس ، دانش و فرصتهای لازم برای پیشرفت مؤثرتر در خود.

 

کوچینگ در شرکت ها اعم از شرکت های کوچک ، سازمان های بزرگ و حتی استارت آپ ها، به طور معمول برای بهبود شایستگی و عملکرد شغلی یا افزایش انگیزه و رضایت شغلی استفاده می شود .

همچنین برای تقویت خلاقیت و بهبود حل مسئله نیز از کوچینگ بهره گرفته می شود که می تواند پیشرفت شغلی را تسهیل کرده ، فرصت های ارتباطی و شبکه سازی را افزایش داده و کار مبتنی بر عمل متقابل همکاران را نیز بهبود بخشد.

کوچینگ به دلیل ویژگی های منحصر به فرد ، به ویژه در کمک به افراد در توسعه مهارت های بین فردی مناسب است. به عنوان مثال ، مدیران اغلب گزارش می دهند که مشاغلی که نیاز به ارتباط مستمر با مردم را دارند می تواند خواستار و ذاتاً استرس زا باشد.

کوچینگ رویکردی مبتنی بر بازخورد است که برای بهبود بینشی که از خود داریم و حمایت از کسب مهارتهای نرم مناسب هستند.

با وجود اینکه دلایل علمی واضح برای نشان دادن ارتباط بین کوچینگ و کاهش استرس وجود ندارد ، نتایج حاصل از مطالعات موردی و مقالات تحقیق کیفی به طور مداوم نتایج مثبتی را به همراه داشته است.

البته به دلیل پیچیدگی موضوع انجام مطالعات کمی برای نشان دادن ارتباط بین کوچینگ و کاهش استرس کار بسیار دشواری است.

درخور توجه است که کوچینگ چگونه می تواند بر تجربه استرس ناشی از کار تأثیر بگذارد. سرنخهای مهمی از مباحث علوم اجتماعی مرتبط با موضوع به دست آمده اند و نشان می دهد که اثرات کوچینگ به سه روش می تواند بروز یابد:

  • بوسیله حمایت اجتماعی
  • بوسیله مدیریت ارزیابی شناختی
  • با ارائه یک تجربه یادگیری پویا و هدفمند

کوچینگ و حمایت اجتماعی :

 

حمایت اجتماعی

 

کوچینگ مزایایی دارد که به صورت معمول می تواند ناشی از ارتباط با خود کوچ باشد. مراجع ها به طور مداوم تأیید می کنند که دریافت بازخورد خوب توسط کوچ ، زیمنه ساز موفقیت آنها در حل مساله بوده است.

تحقیقات نشان می دهد که حمایت اجتماعی که شخص دریافت می کند (یا فکر می کند که دریافت می کند) در ارزیابی خود از وقایع استرس زا و در نتیجه توانایی مقابله با آنها تأثیر دارد. به همین دلیل است که داشتن یک مدیر حامی یا روابط خوب با همکاران ، در صورت مواجه شدن با شرایط استرس زا در محل کار بسیار مهم است.

روابط اجتماعی می تواند با منحرف کردن توجه ، کمک به آنها در کنترل موقعیت و یا با ارائه راه هایی در تغییر وضعیت استرس زا، از افراد حمایت کند. این مستقیماً به این مفهوم مربوط می شود که ما “طرح شناختی” یا باورهای اصلی ، ارزش ها و مفروضات اصلی را ایجاد و جذب می کنیم.

این باورها به ویژه در زمان استرس یا آسیب در معرض اختلال هستند. کوچینگ می تواند افراد را پس از فشارهای شدید، آسیب ها مجددا متمرکز کند.

همچنین شواهد قابل توجهی وجود دارد که اثرات مفید حمایت اجتماعی را در بهبود سلامت جسمی ، مانند کاهش فشار خون نشان می دهد.

 

کوچینگ و ارزیابی شناختی:

 

ارزیابی شناختی

 

مقابله فرایندی است که توسط آن فرد تلاش می کند تا احساسات منفی ناشی از تجربه وقایع استرس زا را به حداقل برساند. ماهیت دقیق این احساسات ناشی از ارزیابی شناختی فرد از واقعه رسوب آور است.

در ارزیابی اولیه ، فرد ارزیابی می کند که آنچه اتفاق می افتد ارزش توجه کردن را دارد – یعنی ، “آیا این وضعیت به طور بالقوه تهدیدآمیز است؟ در ارزیابی بعدی فرد به این فکر می کند که “چه کاری می توانم انجام دهم تا آسیب های موجود در این وضعیت را به حداقل برسانم؟ و آیا من منابع لازم برای کنار آمدن با آن را دارم؟

کوچینگ ممکن است به دلیل پتانسیلی که در تأثیرگذاری بر روند ارزیابی بعدی دارد به کاهش استرس کمک کند.

همکاری با کوچ می تواند به مراجع بیاموزد که چگونه عوامل استرس زا خود را شناسایی کند و درک کند که چقدر آنها به صورت حقیقی تهدید آمیز هستند تا اینکه بتواند راه حل های بهتری را کشف کند.

از آنجا که کوچینگ طی چند جلسه انجام می شود، مراجع ها به احتمال زیاد راه حل های دائمی پیدا می کنند و بنابراین می توانند تغییراتی دائمی ایجاد کرده و در مسیر پیشرفت باقی بمانند.

 

کوچینگ و هدف گرا بودن :

 

هدف گرا

 

تئوری چگونگی تنظیم اهداف تصریح می کند که اهداف باید خاص ، واضح ، جذاب و قابل توجه باشند ، اما قابل دستیابی نیز باشند. اگر اهداف خاص باشند ، مسیر مشخصی را ایجاد می کنند كه به افراد كمك می كند تا رفتار خود را متناسب با اهدافشان تنظیم کنند.

دستیابی به اهداف به عنوان یكی از عناصر اساسی برای انتقال مؤثر آموزش و همچنین حفظ مهارت های طولانی مدت و تغییر رفتار شناخته شده است.

در کوچینگ ، توافق برای دستیابی به اهداف مشخص ایجاد شده و پیشرفت در جهت دستیابی به این اهداف از طریق جلسات منظم با مراجع کنترل می شود و کوچ بازخورد خود را در مورد میزان پیشرفت نشان می دهد.

کوچینگ و مفید بودن آن ممکن است به این دلیل باشد که مراجعین متعهد به تولید نتیجه هستند و به همین دلیل برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود انگیزه دارند. این منجر به احساس رضایت می شود – در درجه اول میزان اهمیت آنها به اهمیت اهداف بستگی دارد. بنابراین اگر یک مراجع متعهد به دستیابی به اهداف خاص شود ، و در تحقق آنها موفق باشد ، روحیه خود را بالا می برد و احساس رضایت در او بهبود می یابد.

البته قبل از شناختن صحیح هدف ، بررسی و ارزیابی دقیق موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است . اینجاست که وجود کوچ حرفه ای بسیار حائر اهمیت خواهد بود.


کوچینگ ممکن است به دلیل آنکه یادگیری و میزان آن در فرد خود بر استرس تاثیر گذار است، تاثیر مثبتی داشته باشد. نظریه یادگیری اجتماعی تصریح می کند که افراد از دو طریق یاد می گیرند: یا از طریق مشاوره مستقیم ، بازخورد و ترغیب اجتماعی ، یا بطور حکم دهنده ، از طریق مدل سازی مثبت. بنابراین کوچ ها می توانند با انجام کارهایی که انجام می دهند نقش مهمی در تسهیل فرایند یادگیری برای کارمندان داشته باشند.

خود کارآمدی در تعیین انگیزه یادگیری نقش برجسته ای دارد. هرچه اعتماد به نفس شخص قوی تر باشد ، تلاش بیشتری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود خواهد داشت و پتانسیل موفقیت بالاتری نیز خواهد داشت. اگرچه این بیشتر در کارکنان و مدیران با عملکرد بالا دیده می شود ، اما کوچینگ توانایی بالقوه تقویت اعتماد به نفس افراد را درافرادی که کم کار هم هستند دارد.

خودکارآمدی همچنین مشخص می کند که میزان استرس افراد در موقعیتهای تهدیدآمیز چقدر خواهد بود بنابراین کوچینگ با افزایش خود کارآمدی افراد آنها را در برای مدیریت استرس در شرایط تهدید آمیز آماده می کند.

از آنجا که کوچینگ به طور کلی در کسب و کارها به صورت مثبت دیده شده است ، این پتانسیل را دارد که عملکرد قابل قبولی بالایی را بین کارفرمایان و کارمندان به طور یکسان رقم بزند. استخدام یک کوچ کارآزموده ، می تواند در تشخیص مشکلات مزمنی همچون کارآمدی پایین یا اعتماد به نفس پایین موثر باشد و از تحمیل هزینه های جدید خودداری کند.

 

منبع:

Personnel Today

درباره این مطلب دیدگاهی ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.