تیم بهتر ، رشد بیشتر
شش توصیه برای تقویت اعتماد به نفس

مردم غالباً درمورد معنای عزت نفس گیج می شوند. برخی فکر می کنند که عزت نفس با اینکه چطور به نظر می آیید یا دیده می شوید شناخته می شود یا اینکه چقدر محبوبیت در بین دوستان یا دیگران دارید. برخی دیگر بر این باورند که داشتن یک جسم و بدن عالی در رسیدن به عزت نفس کمک می کند ، در حالی که برخی دیگر فکر می کنند برای داشتن عزت نفس خوب باید به چیزی دست پیدا کرده باشید.

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس به سادگی به معنای قدردانی از خودتان برای آن کسی که هستید است که شامل شکست ها و موفقیت است. به نظر می رسد در جوامعی که صنعتی تر هستند ، مشکل اعتماد به نفس پایین بیشتر به چشم می خورد اما این مشکل تنها محدود به جوامع صنعتی نیست. شاید به دلیل آنکه در جوامع صنعتی یا در حال توسعه ، انسان ها موقعیت خود را بیشتر با مواردی مانند مدل ماشین ، نمره های درسی ، خانه بزرگ ، عنوان شغلی و … گره می زنند.

تفاوت بین شخصی که دارای عزت نفس سالم یا خوب است با شخصی که توانایی ندارد ، به خودی خود و  به سادگی به میزان تصدیق نقاط قوت و ضعف بستگی دارد و حرکت آگاهانه در جهانی پر از ابهام.

افراد دارای اعتماد نفس خوب و سالم قادر هستند که نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند، از ارزش خودشان قدردانی می کنند و به توانایی ها و موفقیت های خود افتخار می کنند. آنها همچنین تصدیق می كنند كه گرچه کامل نیستند و دارای عیب و نقص هستند ، اما این نقص ها نقش پررنگ یا غیرعقلانی بزرگی در زندگی و یا تصویر خودشان (كه خودتان می بینید) ندارند.

این سوال را باید دائما از خودمان بپرسیم ، که چگونه می توانم اعتماد به نفسم را افزایش دهم . در اینجا به شش توصیه که می تواند باعث افزایش اعتماد به نفش شود اشاره میکنم :

  • لیست موجود اعتماد به نفس :

شما نمی توانید آنچه را که نمی دانید درست کنید. این یکی از مؤلفه های اصلی درمان شناختی-رفتاری (CBT) است. قبل از شروع کار برای کار با CBT ، باید مدت زمان نسبتاً مشخصی را برای شناسایی افکار غیرمنطقی و غیره اختصاص دهید.

همین مسئله در مورد اعتماد نفس نیز صادق است. خلی ساده است که همه چیز را ساده و عمومی کرده و به خودمان بگوییم : “من خوب نیستم. من نمی توانم این کار را انجام دهم. ” این درست نیست. همه ما گاه به گاه نا توان می شویم. راه حل این نیست که هسته اصلی هویت خودمان را نشانه بگیریم ، راه حل این است که بپذیریم جاهایی هم خوب نیستیم و تلاش کنیم و به حرکت ادامه دهیم.

یک تکه کاغذ بردارید. یک خط از وسط آن بکشید. در سمت راست ، بنویسید: “نقاط قوت” و در سمت چپ ، بنویسید: “نقاط ضعف”. از هر کدام 10 مورد را لیست کنید. بله 10 مورد . به خصوص اگر از اعتماد به نفس ضعیف رنج ببرید ، ممکن است 10 مورد نقاط قوت زیاد به نظر برسد اما خودتان را مجبور کنید که این ده مورد را بنویسید.

اگر در گردآوری 10 مورد از نقاط قوت و ضعف خود مشکل پیدا کرده اید به این فکر کنید که در طی سال های گذشته دیگران در مورد شما چه چیزی به شما گفته اند.  به عنوان مثال : “ممنون که آن شب به حرف های من گوش دادی ، در حالیکه تمام کاری که کردم این بود که حرف بزنم!” یا “شما در آن پروژه کار بزرگی انجام دادین ، خوشحال هستم که شما در تیم ما بودین” یا “من هرگز کسی را ندیده ام که به اندازه شما از کارهای خانه لذت ببرد.” حتی اگر فکر می کنیدکه یک نقطه قوت خیلی کوچک است باز هم آن را لیست کنید.

این موجودی عزت نفس شماست. این به شما امکان می دهد تا تصویر واقع بینانه تری نسبت به خودتان نسبت به آن کسی که واقعا هستید ، پیدا کنید . حتی ممکن است با کمی دقت چیزهای دیگری نیز به خاطر بیاورید یا برخی از نقاط ضعفی که نوشته اید را حذف کنید . این لیست به صورت خیلی ساده فرصت ها بهبود و مسیر توسعه فردی را پیش روی شما می گذارد.

  • انتظارات واقعی از خود داشته باشید :

هیچ چیز نمی تواند اعتماد به نفس ما را بیشتر از تعیین انتظارات غیرواقعی از بین ببرد. مثلا وقتی به اندازه یک دوچرخه پول نقد دارید ، انتظار خریدن یک خودرو در کمتر از یکسال می تواند نتیجه فوری تخریب اعتماد به نفس را در پی داشته باشد. نمی گویم که رویا یا برنامه های بلند مدت نداشته باشید و با هیچیک از تکنیک های هدف گذاری مخالف نیستم ، اما موفقیت بزرگ با گام های کوچک و واقعی محقق شده اند و هیچکس منکر فرصت های بزرگ ناگهانی در مسیر موفقیت نیست!

بعضی اوقات هم انتظارات ما بسیار کوچکتر از حد واقعی است که این هم مخرب است. اینکه قادر به انجام کاری هستیم ولی فکر می کنیم نمی توانیم . با قدری تلاش و واقع بینی همه چیز ممکن است . این همچنین کمک می کند تا چرخه تفکر منفی را در مورد خود متوقف کنیم. وقتی انتظارات واقع بینانه ای در زندگی خود ایجاد می کنیم ، می توانیم حتی برای دستیابی به اهداف آرمانگرایانه نیز خود را تحریک کنیم.

  • کمال گرایی را کنار بگذارید ……. دستاوردهای واقعی ولو کوچک داشته باشید و به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید.

نقطه کمال برای هر یک از ما به سادگی غیر قابل دستیابی است. رهایش کن. ما هرگز کامل نمی شویم.  ما هرگز دارای بدن کامل ، زندگی کامل ، روابط کامل ، فرزندان کامل و یا خانه بی نقص نخواهیم بود. ما از ایده کمال لذت می بریم ، زیرا بسیاری از آن نمونه های آن را در رسانه ها می بینیم.

درعوض ، در هنگام دستیابی به هر میزان از کمال در هر چیزی ، دستاوردهای خود را دو دستی بچسبید. آنها را از منظر ارزش واقعی خود ببینید. حتی ممکن است بخواهید لیستی از دستاوردهای خود داشته باشید و نقشه راه پیشرفت های خود را ترسیم کنید. این کار در هر زمانی قابل انجام است.

به همان اندازه مهم است که اشتباهات خود را دور بریزید . البته بعد از اینکه از آنها درس گرفتید و خساراتی که وارد کرده اید را جبران کنید. اشتباه کردن به معنی این نیست که شما آدم بد یا ناتوانی هستید بلکه به معنی این است که شما انسان هستید مانند همه انسان های دیگر.  اشتباهات فرصتی برای یادگیری و رشد هستند ، اگر بتوانیم خودمان را از چرخه ترحم به خود یا گفتگوی منفی با خود بیرون بیاوریم، آنگاه می توانیم خودمان را بهتر از زاویه نگاه دیگران ببینیم که اهمیت فوق العاده ای دارد. بازخورد گرفتن از دیگران را جزو برنامه های اصلی زندگی خودتان در آورید. اما یادتان باشد درست مانند بازار بورس که وقتی سه روز متوالی منفی می شود باید حتما اقدامی انجام شود ، اگر فردی سه بار متوالی فقط بازخورد منفی به شما داد ، دیگر از او بازخورد نگیرید.

  • خودتان را کشف کنید :

“خودت را بشناس” جمله ای قدیمی است که مانند واژه مادر یا پدر همه انسان های روی زمین آن را شنیده اند. این جمله همیشه در تلاش بوده است تا ما را تشویق به کاوش در خودمان کند. هر چند هدف همیشه این نبوده است که به شناخت واقعی توانایی های خودمان برسیم اما به هر حال،  معمولاً موفق ترین و خوشحال ترین افرادی که با آنها ملاقات می کنیم، افرادی هستند که این تمرین را پشت سر گذاشته اند. این فقط به دانستن نقاط قوت و ضعف شما مربوط نمی شود ، بلکه ما را در موقعیتی قرار می دهد که فرصت های جدید ، افکار جدید ، بازگرداندن چیزهای جدید ، دیدگاه های جدید و دوستی های جدید را در یابیم.

بعضی اوقات وقتی اعتماد به نفس مان فرو می ریزد ، احساس می کنیم چیزی برای ارائه به جهان یا دیگران نداریم. ممکن است که ما به سادگی نتوانسته ایم، آنچه را که می توانیم ارائه دهیم، پیدا کنیم. چیزهایی که حتی فکرش را نکرده ایم. دانستن اینکه اینها چیست ، صرفاً یک آزمایش و خطا است. اینگونه است که مردم با ریسک کردن و امتحان کردن کارهایی که معمولاً انجام نمی دهند ، به افرادی تبدیل شده اند که همیشه می خواستند به آنها تبدیل شوند.

  • تصویر واقعی از خود بسازید:

اعتماد به نفس بی فایده است اگر که مبتنی بر نسخه ای از شما باشد که قدیمی است و دیگر وجود ندارد. همه ما اکنون در بسیاری از موارد که زمانی در آنها خوب نبوده ایم ، خوب هستیم یا بر عکس. ممکن است زمانی برادرهای شما حتی اجازه نزدیک شدن به کنسول پلی استیشن را به شما نمی دادند ، اما اکنون در کار خود یک بازی گردان و استراتژیست باشید. ممکن است زمانی به خنگ ترین بچه خانه معروف بوده اید، اما اکنون صاحب یک کسب و کار ، یک کارمند یا مدیر موفق یا یک پژوهشگر موفق باشید. ممکن است زمانی بدون وقفه ساعت ها بالا و پایین می پریدید ( مانند بسیاری از ما ) ولی اکنون به زحمت پله های یک ساختمان هشت طبقه را بالا می روید ( مانند تعدادی از ما )!

اما همه اینها اشکالی ندارد. ما همانطور که زندگی به پیش می رود ، اعتقاد به خودمان و نقاط قوت و ضعف خودمان را باز تنظیم می کنیم چرا که فرصت های بهبود همیشه پیش روی ما هست . من یک استراتژیست ، یک کارمند ، یک مدیر ، یک پژوهشگر شده ام و اکنون با نقاط قوت جدیدی که بدست آورده ام کارهای بزرگتر و مهمتری نسبت به بالا و پایین پریدن دارم هر چند که می توانم با تمرین مناسب پله های ساختمان هشت طبقه را هم زمانی بالا بروم ، اما من خودم را با آنچه در حال حاضر در زندگی اتفاق می افتد ارزیابی می کنم ، نه با یک نسخه گذشته دور از خودم.

  • مقایسه خودتان با دیگران را متوقف کنید:

هیچ چیز بیش از مقایسه ناعادلانه نمی تواند به عزت نفس ما آسیب برساند.  حمید 8000 کانکشن در لینکدین دارد در حالیکه من فقط 300 کانکشن دارم . مریم در هنگام بازی والیبال بهتر از من می پرد. احمد به خارج از ایران رفته و کار پیدا کرده است. لیلی خانه بزرگتر و ماشین گران قیمت تری نسبت به من دارد. فکر نمیکنم لازم به توضیح باشد ، که همه اینها چه احساساتی می توانند ایجاد کنند.

این کار سختی است ، اما شما باید جلوی مقایسه خود با دیگران را بگیرید. تنها شخصی که باید با آن رقابت کنید خودتان هستید. این مقایسه ها ناعادلانه است چرا که هیچکدام از ما به آن اندازه ای که فکر می کنیم در مورد زندگی دیگران می دانیم ، نمی دانیم. گاهی ممکن است فکر کنیم که دیگران نسخه بهتری از ما هستند، اما آنها هم مانند ما انسان هستند با تمام نقاط قوت و ضعف شان. آن چه که در زندگی آنها توجه ما را به خود جلب کرده ، چیزهایی که ما دوست داریم تجربه کنیم و داشته باشیم . پس رو روی واژه “من” تمرکز کنید و آنچه که شما دوست دارید، نه آنچه که دیگران هم اکنون در زندکی خود دارند، حتی اگر با خواسته شما یکی باشد.

تعداد کانشکن های حمید در لینکدین ، تنها یک عدد است که شما هم با کمی صرف وقت در می توانید به آن دست پیدا کنید ، کافی است نیم ساعت از وقت خود را صرف خواندن چند مقاله با موضوع “چطور می توانم کانکشن های بیشتری در لینکدین داشته باشم کنید.”  مریم قطعا بیشتر از شما در والیبال تمرین داشته است اما شما هم تمرین های بیشتری در موضوعات دیگر داشته اید که مریم احتمالا حتی امکان گفتگو در آن موردها را هم با شما ندارد. احمد به خارج رفته اما به شما قول می دهم هیچکس نیست که واقعا بخواهد مهاجرت کند و موفق نشود. لیلی خانه بزرگتر و ماشین بزرگتری دارد ، اما آیا لیلی همه نقاط قوت شما را هم یکجا دارد که حالا او نسبت به شما بهتر دیده شود.

می دانم که ممکن است ، همه اینها ساده به نظر برسد و البته که ممکن است جاهایی با من مخالف باشید . به همین دلیل است که هیچ چیز به اندازه بازخورد شما من را خوشحال نمی کند و اینکه بدانم روی چه نقاطی برای بهبود خودم باید تمرکز کنم. همه اینها زمان می برد . نیاز به اقدام و اشتباه کردن دارد. تلاش ها و گام هایی که بر می داریم واقعی هستند و گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود.

 

منبع :

psychcentral.com

 

مقاله مرتبط :

کنجی برای تعلل

درباره این مطلب دیدگاهی ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.